مذهبی

آخرین مطالب

  • ۱۹ آذر ۹۵ ، ۱۷:۳۸ یار

پربیننده ترین مطالب

  • ۲۷ شهریور ۹۵ ، ۱۹:۴۲ رحمت
  • ۰۵ شهریور ۹۵ ، ۱۹:۵۵ ظهور

محبوب ترین مطالب

  • ۰۵ شهریور ۹۵ ، ۱۹:۵۵ ظهور
  • ۰۸ شهریور ۹۵ ، ۱۹:۰۴ سفر

مطالب پربحث‌تر

نزدیک معشوق

يكشنبه, ۱۰ مرداد ۱۳۹۵، ۰۳:۴۷ ب.ظ

یکی از بچه های تخریب مجروح شده بود. وقتی بچه های حمل مجروح او را می بردند، در وسط راه گفته بود: «نگه دارید! چرا مرا دور می کنید؟» بچه ها گفته بودند: «برادرجان تو را از چه چیزی دور می کنیم؟» در جواب گفته بود: «آقا دارد می آید و شما دارید مرا دور می کنید! چرا این کار را می کنید؟»

تا اینکه درجایی یک دفعه خودش را بلند کرده و مثل اینکه دستش را توی گردن کسی بیندازد، دست را به حالت بغل کردن کسی حرکت داده بود و بعد از روی برانکارد روی زمین افتاده بود. همین که او را بلند کرده بودند، دیده بودند که شهید شده است!…

راوی: سیدابوالقاسم حسینی

۹۵/۰۵/۱۰ موافقین ۱ مخالفین ۰
عاشق

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">