کودک
دوشنبه, ۱۵ شهریور ۱۳۹۵، ۰۷:۵۳ ب.ظ
تکراری ولی زیبا
کودکی با پاهای برهنه بر روی برفها ایستاده بود و به ویترین فروشگاهی نگاه می کرد.
زنی در حال عبور او را دید . او را به داخل فروشگاه برد و برایش لباس و کفش خرید و گفت:
مواظب خودت باش کودک پرسید: ببخشید خانم شما خدا هستید؟
زن لبخند زد و پاسخ داد: نه من فقط یکی از بنده های خدا هستم
کودک گفت:می دانستم با او نسبت دارید…
۹۵/۰۶/۱۵